چکیده ای از کتاب های خوب



1.yes این حرکت برای غربی ها به معنای (خوب) ، برای ایتالیایی ها به معنای (یک) ، برای ژاپنی ها (پنج) و از نظر یونانی ها ، یک فحش رکیک است.

2.زبان بدن ، تجلی و انعکاس بیرونی حالت احساسی فرد از درون است. 

3.(تیزبین بودن) یعنی توانایی انگشت گذاشتن بر تناقضاتی که در حرف های یک نفر با زبان بدن او وجود دارد.

4.اغلب پیشگوها زن هستند ، زیرا مغز زن ها دارای مدارهای اضافی است تا آنها بتوانند علائم بدنی نوزادها را دریافت و تفسیر کنند و قادر به خواندن وضعیت روانی و عاطفی دیگرن باشند.

5.کسی که هنگام دست دادن شل و ول و بی حال دست می دهد ، به خصوص اگر مرد باشد ، متهم می شود که شخصیت محکمی ندارد .

6.پوشاندن دهان ، در بزرگی به سرعت بیشتری صورت می گیرد . زمانی که یک بزرگسال دروغ می گوید ، گویی مغزش به او فرمان می دهد تا با پوشاندن دهان ، جلوی خروج کلمه های کذب و فریبکارانه را بگیرد ، درست به همانگونه که در پنج سالگی و در سن بلوغ این کار را می کرد.اما در آخرین لحظه ، دست خود را از جلوی دهان کنار می کشد و یک حرکت به سوی بینی برای لمس آن اتفاق می افتد.این عمل ، صرفا روایت بزرگسالانه از همان دست جلوی دهان گرفتن است که در کودکی اتفاق می افتد.

7.مشت یا کف دست باز شده ، حرکتی است مرتبط با صداقت ، اما زمانی که فردی قصد کذب داشته باشد ، دست های بازش را به طرف شما دراز می کند ، لبخند می زند و در حال دروغ گفتن ، لبخند به لب می آورد ، اما خرده نشانه های دیگری وجود دارد که و را لو می دهد.مثلا ، مردمک چشمش جمع می شود ، ممکن است یک ابرو را به بالا ببرد یا گوشه لبش بپرد و این علائم در تضاد و تناقض با دست باز و لبخند صادقانه قرار می گیرد.

8.مرد راست نمی گوید اگر دست هایش را در جیب کند یا در حالت دست به سینه حرف بزند .

9.زنی که می خواهد چیزی را مخفی نگاه دارد ، سعی می کند که از موضوعات بی ارتباط دیگری سخن گوید و در همان حال به انجام کارهای خانه می پردازند.

10.هنگام راست گویی ، افراد از دست های خود کمک می گیرند و کف دست ها را نمایش می دهند ، در حالی که دلیل درستی نمی آورد ، از همان کلمات استفاده می کند ، لیکن با دست هایی که آشکار نیست.

11.نگاه داشتن دست ها در جیب ، از تمهیدات مورد علاقه مردانی است که مایل به شرکت در گفتگو نیستند .

12. کف دست ها رو به بالا ژستی است غیر تهدید آمیز و تسلیم جویانه و به معنی بفرمایید و کف دست ها با چرخیدن به سوی زمین به این معنی است فرد حس می کند دستوری به او داده شده است و ممکن است نسبت به شما احساس ستیهندگی پیدا کند.

13.اگر درخواست همراه با کف دست رو به بالا بیاید ، احتمال همراهی و پذیرش آن بیشر می گردد.

14.سلام نازی های آلمانی به صورتی داده می شد که کف دست مستقیما رو به زمین بود و نماد قدرت و استبداد در حکومت.

15.دست به حالت بسته و انگشت در حالت اخطار یا اشاره شنوندگان را به زور و ضرب وادار به اطاعت می کند و احساسات منفی در دیگران ایجاد می کند . 

*16.مشت بسته به همراه با نشانه گیری با انگشت ، یکی از دلخور کننده ترین ژست های ممکن است.

17.در مای و فیلیپین با انگشت اشاره کردن توهین آمیز است زیرا این حرکت فقط برای نشان دادن حیوانات استفاده می شود.مای ها برای اشاره به انسان یا آدرس دادن از انگشت شست خود استفاده میکنند .

18.انگشتی که نشانه می گیرد در اغلب شنوندگان و شرکت کننده ها احساسات منفی بر می انگیزد برای جلوگیری از این امر انگشت اشاره خود را روی شست فشار دهید و در حالتی که علامت ok را ایجاد کرده اید سخن بگویید به این ترتیب شما مقتدر ظاهر خواهید شد.

19.رومی ها برای محافظت خود دست دادن به صورت گرفتن مچ را ابداع کردند ؛ با گرفتن و لمس مچ دست ، معلوم می شد که آیا اسلحه ای زیر آستین پنهان شده است یا نه .

20.قفل کردن کف دست ها به هم و تکان دادن دست در اصل در قرن نوزدهم رایج شد.


1.yes این حرکت برای غربی ها به معنای (خوب) ، برای ایتالیایی ها به معنای (یک) ، برای ژاپنی ها (پنج) و از نظر یونانی ها ، یک فحش رکیک است.

2.زبان بدن ، تجلی و انعکاس بیرونی حالت احساسی فرد از درون است. 

3.(تیزبین بودن) یعنی توانایی انگشت گذاشتن بر تناقضاتی که در حرف های یک نفر با زبان بدن او وجود دارد.

4.اغلب پیشگوها زن هستند ، زیرا مغز زن ها دارای مدارهای اضافی است تا آنها بتوانند علائم بدنی نوزادها را دریافت و تفسیر کنند و قادر به خواندن وضعیت روانی و عاطفی دیگرن باشند.

5.کسی که هنگام دست دادن شل و ول و بی حال دست می دهد ، به خصوص اگر مرد باشد ، متهم می شود که شخصیت محکمی ندارد .

6.پوشاندن دهان ، در بزرگی به سرعت بیشتری صورت می گیرد . زمانی که یک بزرگسال دروغ می گوید ، گویی مغزش به او فرمان می دهد تا با پوشاندن دهان ، جلوی خروج کلمه های کذب و فریبکارانه را بگیرد ، درست به همانگونه که در پنج سالگی و در سن بلوغ این کار را می کرد.اما در آخرین لحظه ، دست خود را از جلوی دهان کنار می کشد و یک حرکت به سوی بینی برای لمس آن اتفاق می افتد.این عمل ، صرفا روایت بزرگسالانه از همان دست جلوی دهان گرفتن است که در کودکی اتفاق می افتد.

7.مشت یا کف دست باز شده ، حرکتی است مرتبط با صداقت ، اما زمانی که فردی قصد کذب داشته باشد ، دست های بازش را به طرف شما دراز می کند ، لبخند می زند و در حال دروغ گفتن ، لبخند به لب می آورد ، اما خرده نشانه های دیگری وجود دارد که و را لو می دهد.مثلا ، مردمک چشمش جمع می شود ، ممکن است یک ابرو را به بالا ببرد یا گوشه لبش بپرد و این علائم در تضاد و تناقض با دست باز و لبخند صادقانه قرار می گیرد.

8.مرد راست نمی گوید اگر دست هایش را در جیب کند یا در حالت دست به سینه حرف بزند .

9.زنی که می خواهد چیزی را مخفی نگاه دارد ، سعی می کند که از موضوعات بی ارتباط دیگری سخن گوید و در همان حال به انجام کارهای خانه می پردازند.

10.هنگام راست گویی ، افراد از دست های خود کمک می گیرند و کف دست ها را نمایش می دهند ، در حالی که دلیل درستی نمی آورد ، از همان کلمات استفاده می کند ، لیکن با دست هایی که آشکار نیست.

11.نگاه داشتن دست ها در جیب ، از تمهیدات مورد علاقه مردانی است که مایل به شرکت در گفتگو نیستند .

12. کف دست ها رو به بالا ژستی است غیر تهدید آمیز و تسلیم جویانه و به معنی بفرمایید و کف دست ها با چرخیدن به سوی زمین به این معنی است فرد حس می کند دستوری به او داده شده است و ممکن است نسبت به شما احساس ستیهندگی پیدا کند.

13.اگر درخواست همراه با کف دست رو به بالا بیاید ، احتمال همراهی و پذیرش آن بیشر می گردد.

14.سلام نازی های آلمانی به صورتی داده می شد که کف دست مستقیما رو به زمین بود و نماد قدرت و استبداد در حکومت.

15.دست به حالت بسته و انگشت در حالت اخطار یا اشاره شنوندگان را به زور و ضرب وادار به اطاعت می کند و احساسات منفی در دیگران ایجاد می کند . 

*16.مشت بسته به همراه با نشانه گیری با انگشت ، یکی از دلخور کننده ترین ژست های ممکن است.

17.در مای و فیلیپین با انگشت اشاره کردن توهین آمیز است زیرا این حرکت فقط برای نشان دادن حیوانات استفاده می شود.مای ها برای اشاره به انسان یا آدرس دادن از انگشت شست خود استفاده میکنند .

18.انگشتی که نشانه می گیرد در اغلب شنوندگان و شرکت کننده ها احساسات منفی بر می انگیزد برای جلوگیری از این امر انگشت اشاره خود را روی شست فشار دهید و در حالتی که علامت ok را ایجاد کرده اید سخن بگویید به این ترتیب شما مقتدر ظاهر خواهید شد.

19.رومی ها برای محافظت خود دست دادن به صورت گرفتن مچ را ابداع کردند ؛ با گرفتن و لمس مچ دست ، معلوم می شد که آیا اسلحه ای زیر آستین پنهان شده است یا نه .

20.قفل کردن کف دست ها به هم و تکان دادن دست در اصل در قرن نوزدهم رایج شد.

21.وقتی شما برای بار اول با کسی ملاقات می کنید و با او دست می دهید یکی از سه نوع تاثیر و دیدگاه پایه ای ذیل به طور ناخودآگاه انتقال می بابد : 

تسلط : او می خواهد بر من تسلط پیدا کند اید حواسم را جمع کنم.

فرمانبری : می توانم بر این شخص مسلط گردم.هرکاری بخواهم انجام می دهد.

مساوات : با این شخص راحت هستم.

22.هنگام دست دادن اگر دست طرف شما رو به پایین قرار گیرد ، از طرف شما روی طرف مقابل حالت تسلط ایجاد و القا می شود. لازم نیست کف دست شما به طور کامل رو به زمین قرار گیرد شما به هر حال دست بالا را دارید و این پیام را می فرستید که می خواهید در این ملاقات و مواجه مهار را در دست داشته باشید.

*23.زن ها اگر می خواهند از همان اعتبار مرد ها برخوردار شوند ، صرفا لازم است تا خانم ها از برخی نشانه های نگی اجتناب کنند ، از دست دادن نرم ، دامن کوتاه و کفش پاشنه بلند.

*24.از زاویه منافع کسب و کار به صلاح خانم هاست که محکم تر دست بدهند ، به خصوص با مردها.

25.چگونه برابری ایجاد کنیم ؟؟؟ هر دو کف دست به صورت عمودی قرار می گیرند و احساس برابری و احترام ایجاد می گردد.

*26.برای خلق رابطه نزدیک در یک دست دادن ، به دو عامل اساسی نیاز است.نخست ، مطمئن شوید که کف دست هر دوی شما در حالت عمودی است تا هیچکس در موضع تسلط نباشد. دوم ،  به همان میزان که طرف مقابل دست شما را فشار می دهد ، شما نیز همانقدر فشار دهید.

27.اگر حس می کنید کسی مخصوصا با یک نیروی رانشی کف دست رو به پایین با شما دست می دهد و اکثرا هم مردها چنین می کنند نه فقط چرخاندن دست او به حالت مساوات طلبانه دشوار است بلکه اگر چنین کنید سخت توی چشم می زند .دست دادن با پای چپ به جلو را تمرین کنید و خواهید دید که این گونه راحت تر می شود با اشخاص قدرت طلبی رو برو شد که می کوشند شما را کنترل کنند.

28.اگر دستتان عرق می کند دستمالی در جیب یا کیف داشته باشید تا درست قبل از دست دادن با فردی مهم ، دست های خود را خشک کنید.

*29-دست دادن دوبل : این نوع دست دادن میزان تماس جسمی را افزایش می دهد و شخصی که در این کار پیشقدم شده است با محدود کردن حرکات دست راست طرف مقابل ، مهار اوضاع را در دست می گیرد.این نوع دست دادن به (دست دادن تمداران) نامیده شده است.

30.اگر شما نوعی رابطه شخصی با فرد دیگری ندارید ، از دو دست استفاده نکنید و همینطور اگر کسی با دو دست دست شما را می گیرد هیچ پیود شخصی با شما ندارد،مراقب نیات و برنامه های پنهانی او باشید.

31.اگر با طرف مقابل خود یک رابطه شخصی یا عاطفی قوی ندارید تنها ز یک دست برای مصافحه استفاده کنید.

32.اگر کسی حالت استخوان خرد کن (محکم) با شما دست داد شما می توانید با گفتن جمله (آخ ! دستم جدا درد گرفت.قدرت دست شما بیش از حد است) توجه جمع را به او جمع کنید.این کار باعث می شود که حامی و دلباخته روش استخوان خرد کنی دیگر عمل خود را تکرار نکند.

33.خانم ها اگر با لب های به هم دوخته ، بدون نشان دادن دندان ها لبخند می زنند ، این لبخند معنا و مفهوم منفی دارد.

34.لبخند بدون لذت و خوشی ، فقط از لب ها استفاده می کند.

35.در لبخندی که لب ها به هم دوخته و فشرده می شوند یعنی این شخص رازی در دل دارد و یا عقیده و نگرشی دارد که آن رابرای خود نگه داشته و به شما نخواهد گفت .این لبخند مورد علاقه نی است که نمی خواهند نشان دهند که به کسی بی علاقه هستند.اکثر مردها نسبت به این گونه تبسم بی توجه و قافلند.

36.وقتی در حالت دست به سینه قرار می گیرید اعتبار شما شدیدا پایین می آید.

37.مشت گره شده همراه با دست به سینه شدن حکایت از وجود خلق و خویی خصمانه است.

38.زمانی که افراد دو دل،نامطمئن یا دارای احساس منفی نسبت به سخنانی که می شنوند هستند ، فنجان خود را در طرف دیگر بدن می گذارند تا یک حائل بازویی منفرد ایجاد کنند.اما هنگامی که نظر مساعد و پذیرا دارند،فنجان را کنار خودشان می گذارند و به این ترتیب نگرش مثبت و توافق خود را نشان می دهند.

39.لمس ماهرانه و درست آرنج هنگام دست دادن بخت شما برای رسیدن به تقاضایتان را سه برابر افزایش می دهد.

40.نشستن در حالی که آرنج ها روی دسته صندلی یا مبل قرار دارند حالت قدرت مدارانه ای است و تصویر فردی قدرتمند و درستکار را القاء می کند.بر عکس ، افراد خاضع افتاده یا شکست خورده دست و بازوهای خود را به دتخل مبل و پشت دسته آن می کشند.

41.مالش کف دست ها به هم به این منظور است که در انتظار چیز خوبی هستیم.

42.وقتی شخصی یک دستش رو با دست دیگرش در پشت بدن نگه می دارد به این معنی است احساس برتری ، اعتماد به نفس و قدرت دارد و با این ژست میخواهد بگوید از چیزی ترس ندارد.

43.دستی که در پشت بدن ، مچ دست را می گیرد ، نشان از یاس و دلخوری و تلاش برای کنترل خود و نباختن قیافه است.

44.بیرون گذاشتن شست دست از جیب و نمایش بیش از حد آن به این منظور است که شخص از اعتماد به نفس بالایی برخودار است و دوست دارد خودش را به نمایش بگذارد و احساس خوشتیپی و خوشپوشی می کند.

45.وقتی دروغ و نیرنگ بازی به گوش ما می خورد،یا به چشم ما می رسد و یا اینکه می خواهد از دهانمان بیرون آید گرایش داریم که با دست ها این سه عضو (گوش-چشم-دهان) را بپوشانیم و از آنها محافظت کنیم.گوش ها بر دروغ بسته باد چشم ها بر دروغ بسته باد و دهان بر دروغگویی بسته باد.

46.مردم زمانی که اخبار بدی می شنوند و یا شاهد خادثه ای وحشتناک می شوند معمولا با دستهایشان تمام صورتشان را می پوشانند تا به طور نمادین جلوی شنیدن و دیدن خود را سد کنند.

47.بچه ها هنگامی که دروغ می گویند به طور علنی صورت خود را با دست میپوشانند.کودکی که حرف دروغی می زند اغلب یک یا دو دست خود را روی دهانش می گذارد انگار که  می خواهد جلوی بیرون آمدن کلمات فریبکارانه را بگیرد.

48.اگر کسی دست به صورت برد همیشه به معنای آن نیست که دروغ می گوید اما دال بر این است که ممکن استاین شخص نمیخواهد اطلاعاتی را فاش کند.

49.گوینده های تلویزیون،آن چنان روی زبان بدن خود کار کرده و آن را صیقل داده اند که گرفتن مچ آنها بسیار دشوار است در نتیجه مردم به قلاب افتاده و در دریای دروغ غرق می شوند.

50.هشت نوع از بارزترین علائم دروغ:::

1-پوشاندن دهان

2-لمس بینی

3-خارش بینی 

4-مالش چشم ها 

5-گرفتن گوش 

6-خاراندن گردن 

7-کشیدن یقه 

8-انگشت به دهان بردن

51.اگر وقتی شما صحبت می کنید شخصی جلوی دهانش را بگیرد یعنی اینکه شاید طرف شما فکر می کند که شما با او صادق نیستید و چیزی را از او پنهان کرده اید.

52.دروغ گفتن از روی عمد د رعین حال فشار خون را نیز بالا می برد.

53.خانم ها با ضربات ظریف تر و کوچک تری از مردان این عمل لمس بینی هنگام دروغگویی را انجام می دهن،شاید برای اجتناب از خراب کردن آرایش صورت خود.

54.افزایش فشار خون هنگام دروغگویی بینی را باد می کند و باعث تحریک و قلقلک انتهای رشته عصبی در دماغ می گردد در نتیجه شخص با یک حرکت مالشی برق آسا روی دماغ می کوشد تا این خارش را خاموش سازد.

55.در مردان هنگام دروغگویی آلت تناسلی نیز به واسطه گردش خون متورم می شود.

56.مردها هنگام  مالش چشم ها زمانی که دروغ می گویند چشم ها را بشدتو خشونت دستمالی می کنند و به خصوص اگر دروغ شاخداری وسط باشد روی را به طرف دیگری بر می گردانند.

57.گرفتن گوش شنونده و کشیدن لاله گوشش به این منظور است که گویی می خواهد جلوی ورود کلمات را بگیرد.

58.در ایتالیا اگر کسی گوش خود را بگیرد این حرکت را عملی زن مابانه و همجنس گرایانه می دانند.

59.یک نفر هنگام حرف زدن به شما می گوید که می دانم احساس شما چیست و در همین حین گردن خود را می خاراند یعنی در اصل نمی فهمد که احساس شما چیست.

60.اگر شخصی هنگام حرف زدن یقه خود را کشید و گفت احساس گرما می کند مودبانه از او بخواهیدکه حرف خود را تکرار کند در این حین کسی که قصد فریبکاری دارد خود را لو می دهد.

61.اکثر نشانه های حرکتی مبتنی بر دست و دهان مرتبط با دروغگویی و غلط کاری است .

62.وقتی شخصی با دست هایش سر خود را بالا نگه می دارد به این منظور است که علاقه ای به گوش دادن سخنان شما در آن لحظه ندارد.

63.در زبان بدن ضرب زدن با انگشت روی میز و ضربه زدن مستمر به زمین با پا را نشانه بی حوصلگی و بی صبری می دانند.

 


1) هنگامی که دو کس عاشق یکدیگر می شوند،به زودی زود نسبت به هم احساس صمیمیت پیدا می کنند; موانع معمول ملاحظه کاری و خودداری به یکباره فرو میریزد.

2) عشق فقط یک شرط دارد : 

داشتن شور و تمنا.

و هر کس می تواند این شرط را بر آورده کند.نگرش رمانتیک حامی دریافتی از عشق است که به تمام و کمال رنگ و بوی دموکراتیک دارد.

3) عاشق شدن جنبه مهمی از عشق است.

4) عشق واقعی عشقی است که دوام دارد و مشکلاتی را که رابطه ای طولانی به ناگزیر بر می انگیزد تاب می آورد.

5) باید عناصر رفتار امروزی را نه برخاسته از شخصیت خودآگاه افراد بلکه رقم خورده توراث و ژن ها بدانیم.

6) سنت ها و رسومی که اختیار کرده ایم،یا بر ما تحمیل شده است،منجر به تیره روزی می شود.

7) عیب و ایرادهایی که در عشق پیدا می شوند همواره ناشی از پیوستن و دل بستن به شخص نامناسب است یا ناشی از اینکه شخص نامناسبی به ما پیوسته و دل بسته است.

8) سازگاری یکی از دستاوردهای عشق است،نه یکی از شرایط عشق.

9) شخصی که مرا کامل می سازد خود نیز به دست من کامل می شود.این معنا معمولا در مورد الگوی دوران کودکی که در حال ترسیم آن هستیم صدق نمیکند.اگرچه کودک ممکن است بزرگسالان را شاد و سرخوش کند،این امر برای بزرگسالان معمولا فقط یک تار است در درون بافته پرتار و پود زندگی.

10) سقراط می گوید میل عاشق همانند میل کسی است که از آموختن حظ می برد و عاشق معرفت است.

11) هوشمندی یاریتان می کند که بعد از مخالفتی که ممکن است با درخواست شما صورت بگیرد دلیل بیاورید و از خود دفاع کنید.

12) مسلما دیگری کامل نیست و امکان ندارد وظیفه اصلی او در زندگی این باشد که به ما در رفع نواقص و معایبمان یاری برساند.

دیگری نمیتواند بی اندازه صبور باشد،نمیتواند به مدتی نا محدود به منظور یاری کردن به ما،برای نیازهای خودش اهمیت کمتری قائل شود.

13) اشتیاق عشق با این آرمان خیالی جریان پیدا می کند که،تنها اگر بتوانیم به شخصی که عاشق او هستیم نزدیک شویم و در حضور او زندگی کنیم،از دست همه ضعف هایمان خلاص خواهیم شد.

14) عشق ما به افراد به خاطر صفات نیک آنها بوده است.

15) انگیزه ای دیگر و قوی که در عشق وجود دارد این است که به ما همانطور که هستیم عشق بورزند.

16) ما خواهان آن هستیم که طرفمان بگوید:<<من به خود تو عشق می ورزم،درست همانی که هستی.>>

17) گاهی اوقات وقتی شخصی را ملاقات می کنیم،حس غریزی داریم که به ما میگوید احتمالا به خوبی با هم تفاهم خواهیم داشت،به ما میگوید که باب دوستی مفتوح است.این تنها از آن جهت نیست که ما درمی یابیم که می توانیم به راحتی با او کنار بیاییم،با او دوستانه کار کنیم،در او جذابیت ببینیم،در آن لحظه ی آغازین غالبا این احساس وجود دارد که در نحوه هستی او،در حالت حیاط باطنی اش،چیزی هست که به نظر آشنا می رسد.دوستی های صمیمانه ای هست که بر همسازی علایق و سلایق مبتی است;در کنار این ها دوستی هایی نیز وجود دارد که بر همسازی جان ها استوار است.

*18) من از سر عشقی که به تو دارم از تو متنفرم.

این صرف نفرت نیست زیرا متضمن احساس زیاد از حد تملک است و احساس اینکه بدرفتاری به خاطر خیر و صلاح دیگری است.

19) همان نیازهایی که ما را به عشق می رساند ممکن است در فاسد شدن عشق نقشی داشته باشند.

20)در کوتاه مدت مفرح است که بابت صفاتی که اصلا از آنها بهره ای نداریم تحسین شویم،این حالت در نهایت ملال انگیز است.

21) وقتی عشق را در رابطه عاشقانه،در دوستی،با والدین یا فرزندانمان جستجو می کنیم،جویای آنیم که به همان صورتی که هستیم پذیرفته شویم.

22) کوچکترین کلبه ها برای عشاق راستین به قدر کافی بزرگ است.<<شیلر>>

23) عشق یگانه فعالیتی است که می تواند رضایت راستین به ارمغان آورد.

24) افرادی که در روال معمول کسب کارشان همواره می کوشند چیز ها را آنطور که هستند ببینند،به همین جهت کمتر قابلیت عشق ورزی دارند.

25) این که بخواهیم غیر از آنی باشیم که هستیم ممکن است سبب شیدایی شود.

26) اعتبار حرفی که از دهان کسی بیرون می آید در گرو این است که او تجربه مربوط به آن را تا چه حد پیش چشم دارد.

27) عاشق شدن یا عاشق نشدن و نیز این که عاشق چه کسی بشویم یا نشویم به اختیار ما نیست; عشق اتفاق می افتد،خواه دلخواه ما باشد خواه نباشد.

28) بخشی از آنچه در دوستن داشتن فرا می گیریم از مشاهده نحوه ارتباط بزرگسالان با یکدیگر اصل می شود.روشن است که اگر کودکی مرتبا شاهد علاقه و احترام والدینش نسبت به یکدیگر باشد و نه تحقیر و بی اعتنایی متقابل آن ها،این وضعیت در او تاثیر میگذارد.

29) عاشق شدن حاصل جمع شدن دو جیز است:

اشتیاق هایی که داریم و طرز عمل تخیل ما.

اولی ما را به جستجوی دیگری از خود به در می آورد;دومی خبر از آن می دهد که شخصی دیگر ممکن است همان کسی باشد که می تواند ما را به رضایت خاطر برساند.

وقتی این ها جمع می شوند،احساس به طرز خیره کننده ای فوران می کند.همه امیالمان متوجه آن شخص می شود و ما خیره به آن چشم های دلبند می نگریم و چند صباحی هم که شده زبده زندگی مان و عالمی تازه و قرین خوشبختی را می بینیم.

30)یکی از دیرینه ترین تعاریف عشق این است که آنچه را که برای دیگری خیر است نه به خاطر خودمان بلکه به خاطر او انجام دهیم.

31)عشق ورزیدن به این معنی نیست که بنشینیم و فکر کنیم که او چقدر دوست داشتنی است بلکه این را هم اقتضا می کند که به فکر و و دل نگران او باشیم.

32) "مهربانی برخاسته از محبت" همین عبارت ساده تعریفی از عشق است که برخی از مهمترین مضامین آن را به ما یادآوری می کند.

خدا از سر تقصیرات و ضعف های تو میگذرد زیرا به تو عشق می ورزد.

33)در عشق راستین آنچه اهمیت و ارزش دارد نه دادن این قبیل هدایا(هدایا گران قیمت) بلکه رابطه ی متقابل صمیمانه ی دو قلب است.

34)کسانی که با ایشان از در صمیمیت در می آییم خصوصیات نسبت میدهیم که واقعا از آن خود آنها نیست بلکه سر چشمه در روابطی دارد که خودمان پیش تر داشته ایم.

35)دسته ای از افراد کسل کننده آن هایی هستند که مرتبا تصور می کنند دیگران در آنچه می گویند غرضی دارند.

36)اگر توقعات بی اندازه از عشق داشته باشیم بر دریافت های خودمان از خویش سبکی تراژیک بار می کنیم زیرا تجربه خود را از عشق همواره از وجه ناکامی یا شکست خواهیم دید ناکامی یا شکستی که متوجه خودمان یا دیگران است.بنابراین هرچقدر نظر ما درباره ی عشق دقیق تر و هوشمندانه تر باشد با فراست بیشتری آرمان ها را از واقعیت متمایز میکنیم و حسب حالمان جذاب تر می شود.

37)ما معمولا اهمیت چیزهای آشنا و دم دست را تنها به این دلیل که آشنا و دم دست اند دست کم می گیریم و در میزان حظی که از چیزهای دیگر خواهیم برد تنها به این دلیل که در حال حاضر از دسترس ما بیرون اند مبالغه می کنیم.

38)عشق هرگز نمی تواند کنا هم نشستن د موجود کاملا سازگار باشد ما مثل قطعات پازل نیستیم که تنها اگر قطعه ی درست را پیدا کنیم بتوانیم در حالت همسازی تمام عیار به هم قفل شویم حال روز ما به گونه  ای است که گویی هر شخصی عملا در آن واحد به چند پازل تعلق دارد و بنابراین با هیچکدام از آنها به طور کامل جفت و جور نمی شود.

39)یکی از نگران کننده ترین جوانب تجربه ی عشق این است که امکان دارد شدیدترین احساسات نفرت-خرده گیری یا میل به تحقیر و آسیب رساندن را دقیقا نسبت به همان کسی داشته باشیم که بیش از همه به آن دل بستیم.

40)محال است رابطه ی عاشقانه ای داشته باشیم که متضمن جنبه های منفی نباشد.

41)رابه جنسی می تواند گویاترین شکل عیان کردن شور عاشقانه باشد.

42)شهوت نشان می دهد که دو انسان همچنان یکدیگر را جذاب می بینند.رابطه جنسی سر رات و صریح است و یکی از موثرترین راه های آشکار شدن عشق است.

43)گرایش جنسی در بر دارنده ی نوعی حس اعتماد و راحتی است که به تماس مهر آمیز مربوط می شوند.این لذت نوازش است نه لذت آمیزش جنسی.

44)با اندکی توجه به کمد لباسهایتان جاذبه جنسی خود را بیشتر کنید.

45)عشق مایه ی شرافت رابطه جنسی است وگرنه رابطه جنسی بدون عشق مایه ی خفت و تباهی است.

46)شا همواره باید تنها با شخصی که به او عشق می ورزید رابطه ی جنسی داشته باشید.

47)اگر بناست به ی جنسی برسید باید چیزی را از عشق خارج کنید و آن صداقت و رو راستی است.

48)اگر به عشق راستین رسیدیم تمام اشتیاق ها و امیال ما متوجه یک نفر می شود.

49)عشق ورزیدن به دیگری تا حدودی در حکم آن است که خودمان را بر او آشکار کنیم اما گرایش جنسی تیشه به ریشه ی این کمال مطلوب می زند.

دعوت دیگری به این که جنبه های عهدشکنانه ی میل جنسی را بپذیرد درخواستی زیادی است زیرا این یعنی از او بخواهیم گرایش بر تملک را از ریشه برکند کاری که در توان او نیست.

50)موسیقی می تواند به عشق قوت برساند<<شکسپیر>>

51)این یک قانون روانشناسانه ی کلی است که ما قدر چیزهای خوب را تنها زمانی می دانیم که ارزش و فایده ی آنها آشکار باشد.

52)عشق متضمن سوزان چیزی است که باور داریم دیگری می تواند به ما بدهد.

53)اگر یار یا شریک زندگیتان صفات مهم تری نظیر قابل اطمینان بودن یا خلق خوش داشته باشد بالغانه است که ظاهر معمولی و جذابیت نه چندان زیاد او را بپذیرید.

54)این گفته ی پر آوازه ی بدبینانه و نیشدار چه بسا ناخواسته ما را به تفسیری خوش بینانه فرا بخواند.

گفته ی لاروشفوکو که می خواهد به ما یادآوری کند تا چه مایه سطحی و ساده لوحیم عملا در وجود هر کسی که مینشیند تا درباره ی عشق چیزی بنویسد یا بخواند امیدی دلربا می دمد زیرا اشاره به آن دارد که می توانیم از زندگی عاری از عشق عاشقانه بسازیم-تنها اگر حرف درست را پیدا کنیم.

.

.

.

پایان نکات کتاب << شرایط عشق >>


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها